زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف مدلیابی معادلات ساختاری تنظیم هیجان بر اساس والدگری ادراکشده با نقش میانجی حافظه در کودکان دارای اختلال نقص توجه/بیشفعالی انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی و بر اساس مدلیابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی کودکان هفت تا ده ساله مبتلا به اختلال نقص توجه/بیشفعالی مراجعهکننده به کلینیک روانپزشکی کودکان در منطقه دو تهران در سالهای ۱۴۰۲ تا ۱۴۰۳ بود. بر اساس جدول کرجسی و مورگان، تعداد ۲۲۰ نفر با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل تنظیم هیجان گراس و جان (2003)، والدگری ادراکشده پاسکوالی (2012) و حافظه فعال کودکان پیکرینگ و گدرکول (2001) بود. دادههای جمعآوریشده در این پژوهش، با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 23 و Smart PLS نسخه 20/3 و با روشهای آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون همبستگی پیرسون، مدلسازی معادلات ساختاری و الگوریتم حداقل مربعات جزئی) تجزیه و تحلیل شد. سطح معناداری در آزمونها 05/0 در نظر گرفته شد.
یافتهها: نتایج حاکی از برازش مدل کلی پژوهش با دادههای تجربی بود. یافتهها نشان داد که والدگری ادراکشده بر حافظه و تنظیم هیجان تأثیر مثبت و معنادار داشت. همچنین تأثیر والدگری ادراکشده با توجه به نقش میانجی حافظه بر تنظیم هیجان مثبت و معنادار بود.
نتیجهگیری: از یافتههای پژوهش میتوان نتیجه گرفت که والدگری ادراکشده و حافظه، نقش کلیدی در پیشبینی تنظیم هیجان کودکان دارای اختلال نقص توجه/بیشفعالی دارند و بر همین اساس، توجه بیشتر مراکز مشاوره به این متغیرها در جهت بهبود عملکرد کودکان دارای اختلال نقص توجه/بیشفعالی ضروری به نظر میرسد.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |